تولد قمری امیرحسین جان
سلام .فرشته کوچولوی ما امیرحسین این روزها حسابی مستقل شده و هر لحظه یه نظر داره که باید اجرا بشه.لباساش رو برای پوشیدن خودش انتخاب میکنه.همچنان عاشق بیرون رفتنه.هر چیز جدیدی براش بخریم دیگه به مشابه قبلیش توجه نمیکنه(مصداق ضرب المثل نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزار).وقتی که از دست یکی از ما ناراحت بشه سریع به نفر دیگه گزارش میده و اعلام ناراحتی میکنه و وقتی ما از دستش ناراحت بشیم اونم ناراحت میشه و میگه دوست دارم.دیگه پوشک نمیشه ولی مثل اوایل به رفتن دستشویی ابراز تمایل نمیکنه و باید با ناز و ترفند و گاهی به زور بردش دستشویی. به پنگول علاقمند شده.با خودش حرف میزنه و بازی میکنه گاهی عروسکاشو میاره و اونا رو میخوابونه و لالایی میگه.شعر اردک تک تک و حسنی رو دوست داره و میگه برام بخونیدش.عاشق تولد و فوت کردن شمع شده بود بعد از اینکه چند بار بهش گفتم میخوایم برات تولد بگیریم گفت مامان بیا پیش بابا تولد بگیریم گفتم چطوری دوتا انگشت شصت و اشاره شو بهم چسپوند و گفت اینطوری.عاشقتم فرشته نازم.دوستت داریم خیلیییییییییییییییییییییییی.
در ادامه مطلب عکسای دومین تولد قمری امیرحسین جان رو ببینید:
با مشقت این عکیا رو گرفتم چون امیرحسین اصلا همکاری نمیکرد و هر چی میگفتم دوربین رو نگاه کن پایین رو نگاه میکرد.